بسمهتعالی
سرمایهگذاری خطرپذیر و چالشهای تأمین مالی کارآفرینی
دکتر مهدی کنعانی
(مشاور مالی و سرمایهگذاری)
سرمایهگذاری خطرپذیر به دلیل توأم نمودن تأمین مالی با هدایت و مشاورههای مدیریتی به شرکتهای کارآفرین، كارآمدترین شكل تأمین مالی نوآوری است و بسیاری از چالشهای تجاریسازی، ورود به بازار، بازاریابی، بازارداری و ... را برای شرکتهای نوآور برطرف مینماید. این نوع سرمایهگذاری مكمل بسیاری دیگر از نهادها و روشهای حمایت از نوآوری است، بهنحویکه در اكثر كشورها مراكز رشد، پارکهای فناوری، مراكز شتابدهی و دیگر نهادها، غالباً یا اقدام به تأسیس نهادهای سرمایهگذاری خطرپذیر وابسته به خودکردهاند و یا تعاملی نزدیك با بازیگران این حوزه دارند. در این مقاله به تبیین چالشهای تأمین مالی نوآوری و تجاریسازی دستاوردهای شرکتهای کارآفرین پرداخته و سرمایهگذاری خطرپذیر را بهعنوان راهکاری کارآمد برای مدیریت این چالشها معرفی نموده است.
سرمایهگذاری خطرپذیر؛ پول هوشمند اثربخش
یكیاز سازوکارهای كلیدی تأمین مالی نوآوری در دنیا، سرمایهگذاری خطرپذیر است؛ سرمایه خطرپذیر، پولی و اعتبارات مالی است كه به همراه مشاورههای مدیریتی مداوم، بازارسازی، بازارگشایی و ...، توسط صندوقها، نهادها و یا اشخاص حرفهای فعال در این حوزه در اختیار شرکتهای جوان کارآفرین، نوآور و آتیهدار قرار میگیرد. این سرمایهگذاران معمولاً، دارای كارشناسانی حرفهای و مجرب در زمینة مدیریت کسبوکار، حسابداری امور مالی، بازاریابی و ... هستند كه میتوانند تجربیات و ارتباطات خود را (همراه با پشتیبانی مالی) در اختیار فنآفرینان، مخترعین، صاحبان ایدههای تجاری و ... (كه عمدتاً تخصص فنی درخور ولی دانش و مهارت تجاری كمی دارند) قرار دهند. شرکت سرمایهگذار را سرمایهگذار خطرپذیر و پولی که به شرکت در حال رشد داده میشود سرمایه خطرپذیر گفته میشود.
سرمایهگذاران خطرپذیر پول هوشمند در اختیار کسبوکارهای نوآور و کارآفرین قرار داده و با تصدی كرسی مدیریتی (معمولاً با حق امضاء مالی)، علاوه بر مشارکت در هدایت شرکت، تجربه تجاری و ارتباطات بازار خود را در اختیار این شرکتها قرار میدهند؛ نرخ موفقیت تجاری نوآوریهای تحت پوشش این نوع سرمایهگذاران بسیار بالاتر از میانگین است، بهنحویکهدهها سال است كه سرمایهگذاران خطرپذیربا حمایت از شرکتهای كوچك، كارآفرین و فناورانه، نقش چشمگیری در خلق فرصتهای شغلی، رشد اقتصادی و افزایش توان رقابت بینالمللی كشورها داشتهاند. شرکتهای معتبری مانند «اپل»، «مایكروسافت» و «گوگل» از معروفترین بنگاههایی هستند كه در مسیر توسعة ابتدایی خود از سرمایههای خطرپذیر استفاده كردهاند.
این نوع سرمایهگذاری هم در آمریکا و هم در برخی كشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه، یکی از اركان اصلی پیشرفت مبتنی بر نوآوری و تأمین مالی شرکتهای کارآفرین و فناوری بنیان است. لذا حمایت از توسعه این نوع سرمایهگذاری، موجب توسعه تجاریسازی نوآوری در كشورها خواهد شد.
تاریخچه و منشأ پیدایش
هرچند بسیاری سرمایهگذاری خطرپذیر را به قدمت تاریخ بشر و حتی نقاط عطفی چون سرمایهگذاری ملکه و برخی درباریان پادشاهی اسپانیا در سفر پرمخاطره کریستف كلمب در سالهای پایانی قرن پانزدهم میدانند؛ اما برای اولین بار این واژه به شكل كنونی آن، توسط فردی به نام جین وایتر در سال 1939 در همایش عمومی انجمن بانكداران آمریكایی بكار رفت و ازآنپس به شكل تخصصی بهعنوان سازوکاری برای تأمین مالی شرکتهای جوانی كه توان بالقوهای برای رشد دارند توصیف شد. بااینحال شکلگیری صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر به معنای مدرن آن (بهغیراز سالهای بیست و 30 كه راكفلر و دیگرانی كه در بعضی از حوزههای نو سرمایهگذاری میكردند) به اوایل دهه 1940 در آمریكا بازمیگردد. شکلگیری عملی این نوع سرمایهگذاری بعد از جنگ جهانی دوم و در مجموعه شرکتهای مرتبط با صنایع نظامی در آمریکا شكل گرفت. دولت آمریكا بهخصوص در آن مشاركت داشته است. مشاركت دولت آمریكا بیشتر به شكل حمایتی و بسترسازی بوده، بدین معنا كه شرکتهای سرمایهگذار در صنایع کارآفرین و ایدههای نو، از مالیات معاف میشدند یا از افراد سرمایهگذار در این ایدهها و شرکتها، مالیات كمتری اخذ میشده است. (ابوجعفری، 1390). این نوع سرمایهگذاری هم در آمریکا و هم در برخی كشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه، یکی از اركان اصلی پیشرفت مبتنی بر نوآوری و تأمین مالی شرکتهای کارآفرین و فناوری بنیان است بهنحویکه بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا در دره سیلیكون مستقر هستند (مانند اپل، یاهو، آمازون، گوگل و ... از این طریق کسبوکار خود را تأمین مالی نمودهاند.) موفقیت دره سیلیكون در تولید و تجاریسازی فناوریهای پیشرفته سبب شد كه اقتصادهای دیگر در سایر نقاط دنیا با نگاه حسرتآمیزی پیشرفت این منطقه را نظارهگر باشند، این امر باعث شد تا كشورها برنامههای مختلفی را برای توسعه صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر پیگیری كنند. بااینحال روند توسعه این صنعت در جهان بهگونهای بوده است كه بیشترین اثر را در امریكا و در مرحله بعد برخی دیگر از كشورهای توسعهیافته اروپایی داشته است. نمودار یك روند توسعه این صنعت در قارهها و مناطق مختلف جغرافیایی جهان را نشان میدهد.
نمودار یک) سهم قارهها و مناطق مختلف جغرافیایی از توسعه صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر
چالشهای تأمین مالی کارآفرینی
تحقیقات مختلف نشانگر آن است كه فعالیتهای نوآورانه بهسختی در یک بازار رقابتی آزاد تأمین مالی میشوند. سابقه پژوهشی این موضوع به دوران پس از جنگ دوم جهانی و تحقیقات برخی صاحبنظران برجسته حوزه نوآوری (نظیر شومپیتر (1942)، نلسون (1959) و ارو (1962)) بازمیگردد. این تحقیقات بعدها توسط محققین دیگر آزمون و توسعه داده شد -مثلاً منسفیلد (1981)، لیوان و دیگران (1987) و لاندوال و همكاران (2003)- (ابوجعفری و همكاران، 1393). مهمترین مسئله تأمین مالی نوآوری ازاینقرار است که خروجی اولیه منابعی که به نوآوری تخصیص داده میشود، دانش چگونگی تولید کالاها و خدمات جدید را ایجاد میکند. این دانش غیررقابتی[2] است؛ بدین معنا که اگر توسط بنگاهی این دانش به کار گرفته شود، این امر مانع آن نخواهد بود که در بنگاه دیگر مورد بهرهبرداری قرار گیرد. تا وقتیکه نتوان دانش را محدود نگه داشت، بازده سرمایهگذاری در دانش را نمیتوان متناسب با منابعی که بنگاه به آن اختصاص داده محاسبه کرد؛ بنابراین بنگاهها نسبت به اینگونه سرمایهگذاریها بیمیل خواهند بود که درنهایت منجر به کمبود سرمایهگذاری در فعالیتهای نوآورانه خواهد شد. دستاوردهای تحقیقاتی رومر و دیگر محققین همگام با او (از 1986 به بعد)، منجر به ایجاد نوعی مدل رشد درونزا در اقتصاد کلان (بر اساس اصل بازده صعودی) شد كه نشان میداد استفاده یک فرد از دانش، مطلوبیت فرد دیگر را کاهش نمیدهد. تحقیقات مختلف نشان داده است که حتی در مواردی كه بنگاهها به نوآوری تقلیدی روی میآورند، ناگزیرند هزینه زیادی بابت مهندسی معكوس و دستیابی به توانمندی استفاده از فناوری اولیه بپردازند (بین 50 تا 70 درصد هزینه نوآوری اولیه).
اینهمه در حالی است که سرمایهگذاران خطرپذیر ریسك بیشتری از دیگر انواع سرمایهگذاران میپذیرند و فعالیتشان معمولاً مراحل اولیه فعالیت تجاری را نیز دربرمی گیرد، مراحلی كه به دلیل ریسك بالا برای دیگر منابع تأمین مالی جذاب نیست. بهعبارتدیگر، به علت ریسك ذاتی نهفته در موفقیت طرحهای كارآفرینی و فعالیتهای نوآورانه (كه اغلب دارائیهای نامشهود دارند) و ماهیت بلندمدت بازگشت سرمایه در این نوع فعالیتها، سازوکارهای مالی اعتباری و بانكی (مبتنی بر وثیقه گذاری دارائیهای مشهود) روش مناسبی برای تأمین مالی آنها نیست.
جمعبندی: سرمایهگذارانی از جنس كارآفرینان
از دیرباز چالشی میان كارآفرینان و تأمینکنندگان منابع مالی نوآوری مطرح بوده و آن اینكه هر دو احساس میکردند، آن دیگری تنها بهعنوان ابزاری برای رفع نیاز و رسیدن به هدف، به او مینگرد. چالشهای مداوم و جدا شدنهای زودهنگام و خونین، سرنوشت بسیاری از چنین سرمایهگذاران و كارآفرینان بوده است؛ اما در روابط میان كارآفرینان و سرمایهگذاران خطرپذیر، این سرمایهگذاران تنها نقش تأمینكنندگان منابع مالی را ندارند و با مشاركت در مدیریت، بازاریابی راهبردی و برنامهریزی شرکتهای موردنظر، به رشد آنها كمك میكنند. همچنین با اشتراکگذاری اعتبار تجاری و کانالهای ارتباطی خود، به بازارسازی و توسعه جایگاه شركت کارآفرین و نوآور و دانشبنیان در بازار كمك میکنند؛ آنها شریك كارآفرین میشوند، نه فقط در سود و زیان، كه در فرآیند و توسعه كار. بهبیاندیگر آنها فقط تأمینکنندۀ منابع مالی نیستند، سرمایهگذارانی هستند از جنس خود كارآفرینان.
منابع:
ابوجعفری، روح اله (1390)؛ راهكارهایی برای سازماندهی نظام تأمین مالی علم و فناوری در ایران، فصلنامه نامه سیاست علم و فناوری، شماره 1، سال اول.
باقری سید كامران، محبوبی جواد (1383). سرمایهگذاری خطرپذیر، انتشارات باران و بنیاد توسعه فردا، تهران. چاپ اول.
مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی (1394)، بررسی چالشها و ظرفیتهای قانونی توسعه صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر (با تمركز بر صندوقهای پژوهش و فناوری غیردولتی)، تهران، معاونت پژوهشهای اقتصادی، دفتر مطالعات اقتصادی، كد موضوعی 280، شماره مسلسل 14406.
Venture Capitalists
Non-Rival
ارتباط با نویسنده : @drkanani